معنی فارسی off-shores

B2

مناطق فراسرزمینی، محیط‌های تجاری در خارج از مرزهای ملی که ممکن است مزایای خاصی را ارائه دهند.

Locations outside a country where specific business regulations apply, often for tax benefits.

example
معنی(example):

مناطق فراسرزمینی به خاطر قوانین ملایم خود مشهور هستند.

مثال:

The off-shores are known for their lenient regulations.

معنی(example):

سرمایه‌گذاری در مناطق فراسرزمینی می‌تواند پرخطر باشد.

مثال:

Investments in off-shores can be risky.

معنی فارسی کلمه off-shores

: معنی off-shores به فارسی

مناطق فراسرزمینی، محیط‌های تجاری در خارج از مرزهای ملی که ممکن است مزایای خاصی را ارائه دهند.