معنی فارسی offshores

B2

مناطق فراسرزمینی، کشورهای خارجی که شرکت‌ها برای بهره‌مندی از قوانین مالیاتی مناسب به آنجا می‌روند.

Foreign territories or jurisdictions used for financial activities, often for tax advantages.

verb
معنی(verb):

To use foreign labor to substitute for local labor.

example
معنی(example):

بسیاری از شرکت‌ها از مناطق فراسرزمینی برای کاهش بار مالیاتی خود استفاده می‌کنند.

مثال:

Many companies use offshores to minimize their tax burdens.

معنی(example):

مناطق فراسرزمینی در کارائیب برای ایجاد کسب‌وکارها محبوب هستند.

مثال:

The offshores in the Caribbean are popular for forming businesses.

معنی فارسی کلمه offshores

: معنی offshores به فارسی

مناطق فراسرزمینی، کشورهای خارجی که شرکت‌ها برای بهره‌مندی از قوانین مالیاتی مناسب به آنجا می‌روند.