معنی فارسی off-shoots

B1

چند شاخه فرعی، بخش‌های مختلفی که از یک منبع اصلی ناشی می‌شوند.

Multiple side branches or subsidiaries developing from a main entity.

example
معنی(example):

دانشمند به بررسی شاخه‌های فرعی نظریه اصلی پرداخت.

مثال:

The scientist studied the off-shoots of the original theory.

معنی(example):

چندین شاخه فرعی این پروژه به تنهایی موفق بودند.

مثال:

Several off-shoots of the project were successful in their own right.

معنی فارسی کلمه off-shoots

: معنی off-shoots به فارسی

چند شاخه فرعی، بخش‌های مختلفی که از یک منبع اصلی ناشی می‌شوند.