معنی فارسی off-topic
B1خارج از موضوع به مواردی گفته می‌شود که به موضوع اصلی صحبت مربوط نیستند.
Not relevant to the main topic of discussion.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not related to the matter under discussion.
example
معنی(example):
بحث درباره فیلم‌ها در جلسه کاری موضوعی خارج از بحث بود.
مثال:
The discussion about movies was off-topic during the meeting about work.
معنی(example):
لطفاً نظرات خود را مرتبط نگه‌دارید و از اظهارات خارج از موضوع خودداری کنید.
مثال:
Please keep your comments relevant and avoid off-topic remarks.
معنی فارسی کلمه off-topic
:
خارج از موضوع به مواردی گفته می‌شود که به موضوع اصلی صحبت مربوط نیستند.
