معنی فارسی offgrade
B2بیکیفیت، ناخالص و پایینتر از استاندارد.
Inferior quality or substandard.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رنگی که ما استفاده کردیم بیکیفیت است و زیاد دوام نخواهد آورد.
مثال:
The paint we used is offgrade and won't last long.
معنی(example):
او از مواد بیکیفیت در پروژه ناامید شد.
مثال:
He was disappointed with the offgrade materials in the project.
معنی فارسی کلمه offgrade
:
بیکیفیت، ناخالص و پایینتر از استاندارد.