معنی فارسی oilproof

B1

اصطلاحی که به مواد یا پوشاکی اطلاق می‌شود که در برابر روغن مقاوم بوده و نشت آن را جلوگیری می‌کند.

Resistant to oil; designed to prevent oil from seeping through.

example
معنی(example):

این ژاکت ضد روغن است و شما را خشک نگه می‌دارد.

مثال:

This jacket is oilproof and keeps you dry.

معنی(example):

مواد ضد روغن برای ساخت و ساز مفید هستند.

مثال:

Oilproof materials are useful for construction.

معنی فارسی کلمه oilproof

: معنی oilproof به فارسی

اصطلاحی که به مواد یا پوشاکی اطلاق می‌شود که در برابر روغن مقاوم بوده و نشت آن را جلوگیری می‌کند.