معنی فارسی olfactometry
C1فرایند اندازهگیری و ارزیابی بوها و کیفیت آنها.
The measurement of odors and their intensity.
- NOUN
example
معنی(example):
اولاختومتری شدت بوها را اندازهگیری میکند.
مثال:
Olfactometry measures the intensity of smells.
معنی(example):
این تکنیک اولاختومتری در صنایع مختلف استفاده میشود.
مثال:
This olfactometry technique is used in various industries.
معنی فارسی کلمه olfactometry
:
فرایند اندازهگیری و ارزیابی بوها و کیفیت آنها.