معنی فارسی omelie
B2خطبۀ کوتاهی که در مراسم دینی ارائه میشود، به ویژه در کلیسا.
A sermon or homily delivered during a religious service.
- NOUN
example
معنی(example):
کشیش در مراسم روز یکشنبه یک اوملی ارائه داد.
مثال:
The priest delivered an omelie during the Sunday service.
معنی(example):
اوملی او الهامبخش بود و بسیاری از دلها را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
Her omelie was inspiring and touched many hearts.
معنی فارسی کلمه omelie
:
خطبۀ کوتاهی که در مراسم دینی ارائه میشود، به ویژه در کلیسا.