معنی فارسی omniformal
B1سبک یا روشی که شامل فرمها و استانداردهای مختلف باشد.
Characterized by or conforming to multiple formal styles or standards.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گزارش به سبک همهجانبه نوشته شد تا با استانداردهای مختلف فرمت مطابقت داشته باشد.
مثال:
The report was written in an omniformal style to meet various formatting standards.
معنی(example):
استفاده از رویکرد همهجانبه تضمین میکند که در مستندسازی شمولیت وجود داشته باشد.
مثال:
Using an omniformal approach ensures inclusivity in documentation.
معنی فارسی کلمه omniformal
:
سبک یا روشی که شامل فرمها و استانداردهای مختلف باشد.