معنی فارسی omniprevalence

B1

شیوع بی‌نهایت، وجود یا تأثیر در همه‌جا و به طور گسترده در یک زمینه خاص.

The state of being widespread or universally present.

example
معنی(example):

شیوع بی‌نهایت فناوری، زندگی روزمره ما را شکل می‌دهد.

مثال:

The omniprevalence of technology shapes our daily lives.

معنی(example):

شیوع بی‌نهایت جنبه مهمی از جامعهٔ مدرن است.

مثال:

Omniprevalence is a significant aspect of modern society.

معنی فارسی کلمه omniprevalence

: معنی omniprevalence به فارسی

شیوع بی‌نهایت، وجود یا تأثیر در همه‌جا و به طور گسترده در یک زمینه خاص.