معنی فارسی omnivalent
B1همهجاواب، صفتی که به افرادی اطلاق میشود که توانایی درک و بررسی وضعیتها از دیدگاههای متعدد را دارند.
Having the ability to perceive or consider multiple aspects or perspectives.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
افراد همهجاواب میتوانند جهان را از طریق لنزهای مختلف ببینند.
مثال:
Omnivalent individuals can see the world through multiple lenses.
معنی(example):
داشتن همهجاواب به درک و همدلی بیشتر کمک میکند.
مثال:
Being omnivalent allows for greater empathy and understanding.
معنی فارسی کلمه omnivalent
:
همهجاواب، صفتی که به افرادی اطلاق میشود که توانایی درک و بررسی وضعیتها از دیدگاههای متعدد را دارند.