معنی فارسی on behalf of

A2

به معنای نمایندگی از شخص یا گروه دیگر به هنگامی که شخصی اقدام یا سخنرانی می‌کند.

In the interest of someone else; representing another person or group.

example
معنی(example):

من به نمایندگی از گروه خود صحبت می‌کنم.

مثال:

I am speaking on behalf of my group.

معنی(example):

او جایزه را به نمایندگی از تیمش پذیرفت.

مثال:

He accepted the award on behalf of his team.

معنی فارسی کلمه on behalf of

: معنی on behalf of به فارسی

به معنای نمایندگی از شخص یا گروه دیگر به هنگامی که شخصی اقدام یا سخنرانی می‌کند.