معنی فارسی on the make

B1

فرصت‌طلب بودن و تلاش برای بهره‌برداری از شرایط به نفع خود.

Seeking ways to gain an advantage or make money, often in a selfish or opportunistic way.

example
معنی(example):

او همیشه در حال فرصت‌طلبی است و سعی می‌کند از هر فرصتی استفاده کند.

مثال:

He is always on the make, trying to exploit every opportunity.

معنی(example):

در کسب‌وکار، برخی افراد فقط به دنبال سود هستند.

مثال:

In business, some people are on the make and only care about profit.

معنی فارسی کلمه on the make

: معنی on the make به فارسی

فرصت‌طلب بودن و تلاش برای بهره‌برداری از شرایط به نفع خود.