معنی فارسی on the rocks

B2

به نوعی در وضعیت بحرانی یا نزدیک به پایان قرار داشتن، معمولاً به روابط یا وضعیت‌های مالی اشاره دارد.

In a difficult or unstable situation; likely to fail.

example
معنی(example):

روابط آنها پس از دعوا در بحران است.

مثال:

Their relationship is on the rocks after the argument.

معنی(example):

شرکت به دلیل مدیریت نامناسب در بحران است.

مثال:

The company is on the rocks due to mismanagement.

معنی فارسی کلمه on the rocks

: معنی on the rocks به فارسی

به نوعی در وضعیت بحرانی یا نزدیک به پایان قرار داشتن، معمولاً به روابط یا وضعیت‌های مالی اشاره دارد.