معنی فارسی on the rope
B2در حال شکست یا نزدیک به شکست، به خصوص در شرایط رقابتی.
In a precarious or vulnerable position; close to defeat.
- IDIOM
example
معنی(example):
او پس از از دست دادن پول زیاد در شرایط دشواری قرار دارد.
مثال:
He's on the rope after losing so much money.
معنی(example):
تیم پس از چند بازی بد در وضعیت سختی است.
مثال:
The team is on the rope after several bad games.
معنی فارسی کلمه on the rope
:
در حال شکست یا نزدیک به شکست، به خصوص در شرایط رقابتی.