معنی فارسی on the run
B1در حال حرکت یا فرار، به معنای عدم توقف و فرار کردن از چیزی یا کسی.
To be escaping or fleeing, often from law enforcement or danger.
- IDIOM
example
معنی(example):
دزد در حال فرار از پلیس بود.
مثال:
The thief was on the run from the police.
معنی(example):
او از زمان وقوع حادثه در حال فرار بوده است.
مثال:
He has been on the run since the incident happened.
معنی فارسی کلمه on the run
:
در حال حرکت یا فرار، به معنای عدم توقف و فرار کردن از چیزی یا کسی.