معنی فارسی on the turn
B1به معنای در حال تغییر یا چرخش، برای توصیف موقعیتهای فیزیکی یا تجزیه و تحلیل وضعیت.
To be in a state of change or transition.
- IDIOM
example
معنی(example):
جاده در حال پیچ است و برای رانندگان مشکلساز شده است.
مثال:
The road is on the turn, making it tricky for drivers.
معنی(example):
او در آستانه اتخاذ یک تصمیم مهم در زندگیاش بود.
مثال:
He was on the turn of making an important decision in his life.
معنی فارسی کلمه on the turn
:
به معنای در حال تغییر یا چرخش، برای توصیف موقعیتهای فیزیکی یا تجزیه و تحلیل وضعیت.