معنی فارسی onshored
B1به معنای انتقال فرآیندهای تولید از خارج به داخل کشور، معمولا برای کاهش هزینهها و افزایش کنترل.
To transfer business operations from abroad to the home country.
- verb
verb
معنی(verb):
To relocate production, services or jobs to lower-cost locations in the same country.
example
معنی(example):
شرکت تولید خود را به کشورش آورده تا هزینهها را کاهش دهد.
مثال:
The company onshored its manufacturing to reduce costs.
معنی(example):
با آوردن تولید به کشور، کسبوکارها میتوانند کنترل بهتری بر روند تولید داشته باشند.
مثال:
By onshoring, businesses can gain better control over production.
معنی فارسی کلمه onshored
:
به معنای انتقال فرآیندهای تولید از خارج به داخل کشور، معمولا برای کاهش هزینهها و افزایش کنترل.