معنی فارسی ontogenetical

B2

مربوط به توسعه و رشد موجودات در مراحل مختلف زندگی آنها.

Pertaining to the developmental stages of an individual organism.

example
معنی(example):

مراحل آنتوژنتیکی ماهی‌ها برای زنده ماندن آن‌ها حیاتی است.

مثال:

The ontogenetical stages of fish are critical for their survival.

معنی(example):

دانشمندان فرآیندهای آنتوژنتیکی را مطالعه می‌کنند تا رفتار حیوانات را بهتر درک کنند.

مثال:

Scientists study ontogenetical processes to better understand animal behavior.

معنی فارسی کلمه ontogenetical

: معنی ontogenetical به فارسی

مربوط به توسعه و رشد موجودات در مراحل مختلف زندگی آنها.