معنی فارسی opacifies
B1موجب کدر شدن یا غیرشفاف شدن چیزی میشود، معمولاً به مواد یا مایعات اشاره دارد.
To make something opaque or less transparent.
- verb
verb
معنی(verb):
To make opaque.
example
معنی(example):
پوشش جدید، شفافیت شیشه را کاهش میدهد.
مثال:
The new coating opacifies the glass.
معنی(example):
هوای ابری همیشه آسمان را تیره میکند.
مثال:
Cloudy weather always opacifies the sky.
معنی فارسی کلمه opacifies
:
موجب کدر شدن یا غیرشفاف شدن چیزی میشود، معمولاً به مواد یا مایعات اشاره دارد.