معنی فارسی opaqued

B2

به عمل غیرشفاف کردن یک ماده یا سطح اطلاق می‌شود.

To make something opaque; to obscure visibility.

example
معنی(example):

شیشه به منظور حفظ حریم خصوصی کدر شد.

مثال:

The glass was opaqued to ensure privacy.

معنی(example):

آنها پنجره‌های دفتر را به منظور محرمانه بودن کدر کردند.

مثال:

They opaqued the windows in the office for confidentiality.

معنی فارسی کلمه opaqued

: معنی opaqued به فارسی

به عمل غیرشفاف کردن یک ماده یا سطح اطلاق می‌شود.