معنی فارسی opaqueness
B2حالت عدم شفافیت یا غیر قابل رویت بودن یک شیء.
The property of being opaque; not allowing light to pass through.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم شفافیت ماده تحت نورهای مختلف آزمایش شد.
مثال:
The opaqueness of the material was tested under different lighting.
معنی(example):
هنرمندان اغلب از عدم شفافیت برای ایجاد عمق در نقاشی‌های خود استفاده می‌کنند.
مثال:
Artists often use opaqueness to create depth in their paintings.
معنی فارسی کلمه opaqueness
:
حالت عدم شفافیت یا غیر قابل رویت بودن یک شیء.
