معنی فارسی operating profit

B2

سود حاصل از فعالیت‌های اصلی شرکت پس از کسر هزینه‌های عملیاتی، بدون در نظر گرفتن درآمدها و هزینه‌های غیرعملیاتی.

Profit generated from the company's core business operations after deducting operating expenses, excluding non-operating income and expenses.

example
معنی(example):

شرکت در این سه‌ماه به سود عملیاتی قابل توجهی دست یافت.

مثال:

The company achieved a significant operating profit this quarter.

معنی(example):

سود عملیاتی با کسر هزینه‌های عملیاتی از درآمد ناخالص محاسبه می‌شود.

مثال:

Operating profit is calculated by subtracting operating expenses from gross income.

معنی فارسی کلمه operating profit

: معنی operating profit به فارسی

سود حاصل از فعالیت‌های اصلی شرکت پس از کسر هزینه‌های عملیاتی، بدون در نظر گرفتن درآمدها و هزینه‌های غیرعملیاتی.