معنی فارسی opinionate
B1نظری، به معنای بیان عقیده و نظر به طور غیررسمی.
To express one’s opinions openly or arrogantly.
- VERB
example
معنی(example):
بحث کردن دربارهٔ هنر به راحتی میتواند به ابراز عقیده منجر شود.
مثال:
It’s easy to opinionate when discussing art.
معنی(example):
ابراز نظر در مورد سیاست نیاز به درک عمیق دارد.
مثال:
To opinionate on politics requires a deep understanding.
معنی فارسی کلمه opinionate
:
نظری، به معنای بیان عقیده و نظر به طور غیررسمی.