معنی فارسی osteolysis
B1استخوانزادی، فرایند تجزیه و کاهش حجم استخوان به دلیل بیماری یا سایر عوامل.
The pathological process of bone loss or destruction.
- noun
noun
معنی(noun):
The resorption or dissolution of bone tissue.
example
معنی(example):
استخوانزادی، فرآیند از بین رفتن استخوان است.
مثال:
Osteolysis is the process of bone loss.
معنی(example):
برخی بیماریها میتوانند به استخوانزادی در بیماران منجر شوند.
مثال:
Certain diseases can lead to osteolysis in patients.
معنی فارسی کلمه osteolysis
:
استخوانزادی، فرایند تجزیه و کاهش حجم استخوان به دلیل بیماری یا سایر عوامل.