معنی فارسی osteomalacia
B1استخواننرمی، بیماریای که در آن استخوانها نرم و ضعیف میشوند، معمولاً به دلیل کمبود ویتامین D.
A condition characterized by the softening of bones, often due to vitamin D deficiency.
- noun
noun
معنی(noun):
A softening of adult bones due to inadequate mineralization; the adult equivalent of rickets
example
معنی(example):
استخواننرمی باعث نرم شدن استخوانها میشود.
مثال:
Osteomalacia results in softening of the bones.
معنی(example):
کمبود ویتامین D میتواند موجب استخواننرمی شود.
مثال:
Vitamin D deficiency can cause osteomalacia.
معنی فارسی کلمه osteomalacia
:
استخواننرمی، بیماریای که در آن استخوانها نرم و ضعیف میشوند، معمولاً به دلیل کمبود ویتامین D.