معنی فارسی out of circulation
B1خارج از دسترس یا استفاده، به ویژه در مورد پول یا افراد.
No longer in use or available; typically used to refer to currency or people who are inactive.
- IDIOM
example
معنی(example):
اسکناسهای قدیمی از گردونه خارج شدهاند.
مثال:
The old banknotes are out of circulation.
معنی(example):
او از زمان جراحیاش از گردونه خارج بوده است.
مثال:
He has been out of circulation since his surgery.
معنی فارسی کلمه out of circulation
:
خارج از دسترس یا استفاده، به ویژه در مورد پول یا افراد.