معنی فارسی out of condition
B1خارج از شرایط خوب بودن، به معنای کمبود توانایی یا سلامتی به دلیل عدم استفاده یا تمرین.
No longer in good physical shape, often due to lack of exercise.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بعد از زمستان طولانی، دوچرخهام در شرایط خوبی نیست.
مثال:
After the long winter, my bike is out of condition.
معنی(example):
او متوجه شد که در شرایط خوبی نیست و نیاز دارد بیشتر ورزش کند.
مثال:
He realized he was out of condition and needed to exercise more.
معنی فارسی کلمه out of condition
:
خارج از شرایط خوب بودن، به معنای کمبود توانایی یا سلامتی به دلیل عدم استفاده یا تمرین.