معنی فارسی out of countenance
B2خارج از قیافه، به معنای از دست دادن ظاهر آرام و عادی به دلیل احساسات شدید.
Showing signs of distress, grief, or other strong emotions externally.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او هنگام شنیدن اخبار بد، غمگین و ناراحت شد.
مثال:
She was out of countenance when she heard the bad news.
معنی(example):
چهره او بعد از باخت در مسابقه غمگین و ناراحت بود.
مثال:
His expression was out of countenance after losing the match.
معنی فارسی کلمه out of countenance
:
خارج از قیافه، به معنای از دست دادن ظاهر آرام و عادی به دلیل احساسات شدید.