معنی فارسی out of one's way
B1از راه خود کنار رفتن، به معنای انجام اقدامات اضافی برای کمک به کسی یا برای خدمت به دیگران است.
To make a special effort to help someone or to do something.
- interjection
interjection
معنی(interjection):
Used to order someone to give clear passage.
مثال:
Out of John's way!
example
معنی(example):
من برای کمک به تو از راهم کنار میروم.
مثال:
I'll go out of my way to help you.
معنی(example):
او برای راحتی مهمانان از راهش خارج شد.
مثال:
She went out of her way to make the guests feel comfortable.
معنی فارسی کلمه out of one's way
:از راه خود کنار رفتن، به معنای انجام اقدامات اضافی برای کمک به کسی یا برای خدمت به دیگران است.