معنی فارسی out of the woods
B2خارج از مشکلات، به معنای خلاص شدن از سختیها و خطرات یک وضعیت.
No longer in danger or difficulty; having overcome a challenging situation.
- IDIOM
example
معنی(example):
بعد از عمل جراحی، او بالاخره از مشکلات خارج شده است.
مثال:
After the surgery, she is finally out of the woods.
معنی(example):
اکنون که ما بودجه را تأمین کردیم، پروژه از مشکلات خارج شده است.
مثال:
The project is out of the woods now that we secured funding.
معنی فارسی کلمه out of the woods
:
خارج از مشکلات، به معنای خلاص شدن از سختیها و خطرات یک وضعیت.