معنی فارسی out-sides

B1

بخش‌های بیرونی یا کناری چیزی.

The external sides or areas of something.

example
معنی(example):

ما بیرونی برگ‌ها را برای نشانه‌های بیماری بررسی کردیم.

مثال:

We examined the out-sides of the leaves for signs of disease.

معنی(example):

هر دو سمت جاده باید پاکسازی شوند.

مثال:

Both out-sides of the road need to be cleared.

معنی فارسی کلمه out-sides

: معنی out-sides به فارسی

بخش‌های بیرونی یا کناری چیزی.