معنی فارسی outblessed

B1

احساس برکت بیشتر و قوی‌تر نسبت به شرایط، به ویژه ناشی از محبت یا generosity دیگران.

To feel blessed in a manner that exceeds previous experiences of blessing or favor.

example
معنی(example):

او از فداکاری اطرافیانش احساس برکت بیشتری کرد.

مثال:

He felt outblessed by the generosity around him.

معنی(example):

او با حمایت دوستانش احساس برکت بیشتری کرد.

مثال:

She was outblessed by the support of her friends.

معنی فارسی کلمه outblessed

: معنی outblessed به فارسی

احساس برکت بیشتر و قوی‌تر نسبت به شرایط، به ویژه ناشی از محبت یا generosity دیگران.