معنی فارسی outbustling
B1در حال داشتن شلوغی و جنبوجوش بیشتری نسبت به یک زمان یا مکان دیگر.
Currently being busier or more crowded than usual.
- VERB
example
معنی(example):
بازار امروز با خریدارها بسیار شلوغ است.
مثال:
The market is outbustling with shoppers today.
معنی(example):
خیابانها در طول جشنواره پر از شلوغی هستند.
مثال:
The streets are outbustling during the festival.
معنی فارسی کلمه outbustling
:
در حال داشتن شلوغی و جنبوجوش بیشتری نسبت به یک زمان یا مکان دیگر.