معنی فارسی outbye
B1به معنای در موقعیتی خارج از یک مکان مشخص، به ویژه در معادن.
In a position outside of a particular area, especially in mining contexts.
- ADVERB
example
معنی(example):
تیم در کنار ورودی اصلی کار کرد.
مثال:
The team worked outbye the main entrance.
معنی(example):
آنها چادر را کنار رودخانه برپا کردند.
مثال:
They set up the tent outbye the river.
معنی فارسی کلمه outbye
:
به معنای در موقعیتی خارج از یک مکان مشخص، به ویژه در معادن.