معنی فارسی outcharm

B1

بیش از دیگران جادو کردن، برای جذاب‌تر بودن از دیگران تلاش کردن.

To charm or enchant someone more effectively than someone else.

example
معنی(example):

او سعی کرد تا در مهمانی همه را جادو کند.

مثال:

She tried to outcharm everyone at the party.

معنی(example):

او اغلب با کارisma خود رقبایش را جادو می‌کرد.

مثال:

He often outcharmed his competitors with his charisma.

معنی فارسی کلمه outcharm

: معنی outcharm به فارسی

بیش از دیگران جادو کردن، برای جذاب‌تر بودن از دیگران تلاش کردن.