معنی فارسی outflamed

B1

به معنای شعله‌ورتر شدن یا قوی‌تر شدن نسبت به دیگر شعله‌ها یا علاقه‌ها.

To have flames that are more intense or passionate than others.

example
معنی(example):

آتش، شعله‌های کوچک دیگر را در اطراف خود از بین برد.

مثال:

The fire outflamed the other small flames around it.

معنی(example):

علاقه او به موسیقی، علاقه‌های قبلی‌اش را از بین برد.

مثال:

His passion for music outflamed his previous interests.

معنی فارسی کلمه outflamed

: معنی outflamed به فارسی

به معنای شعله‌ورتر شدن یا قوی‌تر شدن نسبت به دیگر شعله‌ها یا علاقه‌ها.