معنی فارسی outflared

B1

به معنای ایجاد شعله یا درخششی ناگهانی و بزرگ.

To have flares or bursts of light or energy that are more intense than usual.

example
معنی(example):

آتش کمپ ناگهان شعله‌ور شد و توجه همه را جلب کرد.

مثال:

The campfire outflared unexpectedly, catching everyone's attention.

معنی(example):

در طول طوفان، رعد و برق آسمان تاریک را روشن کرد.

مثال:

During the storm, the lightning outflared the dark sky.

معنی فارسی کلمه outflared

: معنی outflared به فارسی

به معنای ایجاد شعله یا درخششی ناگهانی و بزرگ.