معنی فارسی outgnaws

B1

اجازه دهید برای اشاره به توانایی بیشتر برای از بین بردن چیزی با دندان.

Present tense of outgnaw; indicates that something is currently gnawing through more effectively.

example
معنی(example):

این سگ جوان می‌تواند در زمان بازی از سگ پیر بیشتر از بین ببرد.

مثال:

The young dog can outgnaw the old one during playtime.

معنی(example):

وقتی صحبت از جویدن می‌شود، آن بزرگ‌تر همیشه از کوچک‌تر بیشتر از بین می‌برد.

مثال:

When it comes to chewing, the larger one consistently outgnaws the smaller one.

معنی فارسی کلمه outgnaws

: معنی outgnaws به فارسی

اجازه دهید برای اشاره به توانایی بیشتر برای از بین بردن چیزی با دندان.