معنی فارسی outpopulate
B1به معنای بالاتر رفتن از جمعیت یک مکان در مقایسه با مکانهای دیگر.
To exceed the population of another area.
- VERB
example
معنی(example):
سیاستهای جدید به دنبال برتری جستن از شهرهای موجود با جوامع پرنشاط هستند.
مثال:
New policies aim to outpopulate the existing towns with vibrant communities.
معنی(example):
انتظار میرود که برنامههای توسعه جدید بهطور قابل توجهی این منطقه را پرجمعیت کند.
مثال:
The new development plans are expected to outpopulate the area significantly.
معنی فارسی کلمه outpopulate
:
به معنای بالاتر رفتن از جمعیت یک مکان در مقایسه با مکانهای دیگر.