معنی فارسی outpopulated

B1

به معنای بیشتر جمعیت داشتن از یک منطقه دیگر در زمانی خاص.

Having exceeded the population of another region in a particular time.

example
معنی(example):

حومه توسط مرکز شهر به خاطر اینکه مردم به آنجا مهاجرت کردند پرجمعیت‌تر شد.

مثال:

The suburb was outpopulated by the city center as people moved in.

معنی(example):

سال گذشته، به خاطر مهاجرت به شهر، منطقه روستایی پرجمعیت‌تر شد.

مثال:

Last year, the rural area was outpopulated due to urban migration.

معنی فارسی کلمه outpopulated

: معنی outpopulated به فارسی

به معنای بیشتر جمعیت داشتن از یک منطقه دیگر در زمانی خاص.