معنی فارسی outtask

B1

مدیریت یا انجام کارهای بیشتری نسبت به دیگران به‌طرزی کارآمد.

To successfully manage or execute tasks more effectively than others.

example
معنی(example):

او توانست پروژه را بیشتر از سایرین مدیریت کند و به مهلت پایان برسد.

مثال:

He managed to outtask the project and meet the deadline.

معنی(example):

او با پروژه جدید رکورد قبلی خود را شکست.

مثال:

She outtasked her previous record with the new project.

معنی فارسی کلمه outtask

: معنی outtask به فارسی

مدیریت یا انجام کارهای بیشتری نسبت به دیگران به‌طرزی کارآمد.