معنی فارسی outthrobs

B1

تپیدن یا زدن ضربان شدید یا سریع، به خصوص در زمینه احساسات قوی یا هیجانات.

To beat or throb with a strong, rhythmic pulse.

example
معنی(example):

دل او از شادی می‌تپد.

مثال:

Her heart outthrobs with excitement.

معنی(example):

صدای طبل سکوت را می‌شکند.

مثال:

The beat of the drum outthrobs the silence.

معنی فارسی کلمه outthrobs

: معنی outthrobs به فارسی

تپیدن یا زدن ضربان شدید یا سریع، به خصوص در زمینه احساسات قوی یا هیجانات.