معنی فارسی outwar

B1

مبارزه یا به چالش کشیدن یک وضعیت ناعادلانه یا ناپسند.

To combat or challenge something perceived as unfair or wrong.

example
معنی(example):

جامعه تصمیم گرفت علیه سیاست‌های ناعادلانه جنگ کند.

مثال:

The community decided to outwar against the unfair policies.

معنی(example):

آنها باید برای شنیده شدن حقوق خود مبارزه کنند.

مثال:

They need to outwar for their rights to be heard.

معنی فارسی کلمه outwar

: معنی outwar به فارسی

مبارزه یا به چالش کشیدن یک وضعیت ناعادلانه یا ناپسند.