معنی فارسی outwarble

B1

آواز خواندن با شور و شوق، به ویژه در زمان‌های خاص.

To sing or chirp loudly and joyfully.

example
معنی(example):

پرنده با طلوع آفتاب شروع به آواز خواندن کرد.

مثال:

The bird began to outwarble as the sun rose.

معنی(example):

او در طول دویدن‌های صبحگاهی‌اش عاشق آواز خواندن بود.

مثال:

She loved to outwarble during her morning runs.

معنی فارسی کلمه outwarble

: معنی outwarble به فارسی

آواز خواندن با شور و شوق، به ویژه در زمان‌های خاص.