معنی فارسی outwarbling

B1

عمل آواز خواندن به شکلی که نسبت به دیگران برتری داشته باشد.

The act of singing better or louder than others.

example
معنی(example):

او در مهمانی از دوستانش بهتر آواز می‌خواند.

مثال:

She was outwarbling her friends at the party.

معنی(example):

طوطی در سالن نشیمن از صاحبش بهتر آواز می‌خواند.

مثال:

The parrot was outwarbling its owner in the living room.

معنی فارسی کلمه outwarbling

: معنی outwarbling به فارسی

عمل آواز خواندن به شکلی که نسبت به دیگران برتری داشته باشد.