معنی فارسی ovenful
B1مقدار غذایی که به طور کامل در فر جای میگیرد.
The amount of food that can be contained or cooked in an oven at one time.
- NOUN
example
معنی(example):
یک سینی کامل از کلوچهها برای مهمانی پخته شد.
مثال:
An ovenful of cookies was baked for the party.
معنی(example):
ما باید یک ظرف پر از لازانیا برای شام خانوادگی آماده کنیم.
مثال:
We need to prepare an ovenful of lasagna for the family dinner.
معنی فارسی کلمه ovenful
:مقدار غذایی که به طور کامل در فر جای میگیرد.