معنی فارسی over easy

A2

تخم‌مرغ‌هایی که در حال سرخ شدن از یک طرف، سپس برگردانده می‌شوند تا طرف دیگر نیز کمی پخته شود.

A style of cooking eggs where they are lightly fried on both sides, with the yolk remaining runny.

example
معنی(example):

من تخم‌مرغ‌هایم را به صورت نیمرو می‌پزم، بنابراین زرده هنوز رقیق است.

مثال:

I like my eggs cooked over easy, so the yolk is still runny.

معنی(example):

او تخم‌مرغ‌هایش را نیمرو سفارش داد و نان تست کنارش بود.

مثال:

He ordered his eggs over easy with toast on the side.

معنی فارسی کلمه over easy

: معنی over easy به فارسی

تخم‌مرغ‌هایی که در حال سرخ شدن از یک طرف، سپس برگردانده می‌شوند تا طرف دیگر نیز کمی پخته شود.