معنی فارسی overeager
B1داشتن اشتیاق یا حرص زیاد به چیزی که ممکن است نامناسب باشد.
Having excessive eagerness or enthusiasm, often to the point of being inappropriate.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Excessively eager, anxious, or excited.
مثال:
He got a bad haircut from an overeager fellow who had just begun his career as a barber.
example
معنی(example):
او بیش از حد مشتاق بود که پروژه جدیدش را شروع کند.
مثال:
She was overeager to start her new project.
معنی(example):
بیش از حد مشتاق بودن می‌تواند باعث اشتباهات در کارتان شود.
مثال:
Being overeager can cause mistakes in your work.
معنی فارسی کلمه overeager
:
داشتن اشتیاق یا حرص زیاد به چیزی که ممکن است نامناسب باشد.
