معنی فارسی over-aged
B1به حیوانی اطلاق میشود که از حد سنی مناسب برای اهداف خاصی فراتر رفته است.
Describing an animal that has exceeded the appropriate age for a certain purpose.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اسب با سن بالا از مسابقه بازنشسته شد.
مثال:
The over-aged horse was retired from racing.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند که مادیان با سن بالا را پرورش ندهند.
مثال:
They decided not to breed the over-aged mare.
معنی فارسی کلمه over-aged
:
به حیوانی اطلاق میشود که از حد سنی مناسب برای اهداف خاصی فراتر رفته است.